دریافت کد :: صدایاب
پنجره - پرواز تا اوج
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرواز تا اوج
 
قالب وبلاگ

دوست دارم ‏‏، بهار پنجره را

آفتاب کنار پنجره را

این چه صبح عفیف معصومی ست؟

که ندانست کار پنجره را

دل من مثل شیشه بود و شکست

تا بهم زد قرار پنجره را

دستی از دوش،بر نمی دارد

پرده ی کولبار پنجره را

چشم بارانیم چه کرد ؟ مگر

بتکانم غبار پنجره را

با قلم موی خیس مژگانم

می کشم انتظار پنجره را

بوی گل می تراود از لبخند

باز خوان رهگذار پنجره را

                            (عباسیه کهن)


[ جمعه 88/1/7 ] [ 12:32 صبح ] [ parande ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

نگارا روز و شب در بند آنم که از یادت دمی غافل نمانم نمی خواهم ولی از روی عادت به غفلت نامت آید بر زبانم خدایا از کرم دستوریم ده که گویم نام تو جانی فشانم
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 235125

دریافت کد :: صدایاب