|
پرواز تا اوج 
|
ان الانسان لفی الخسر مبهوت در این آیه بودم و با خود می اندیشیدم "همانا انسان در خسران است" یعنی چه؟... در روزی از روزهای بهترین ماه خدا درست یک ساعت مانده به افطار...من افطار کردم!! خدا توسط کسی تلنگری به من زد خدا به واسطه ی تلنگرش به من گفت که بنده ی من بشکن این خواب را بشکن از چه اینقدر خواب تو سنگین است آیا نمی خواهی بیدار شوی؟ خیلی عجیب است مدام کمیل خوانده ام اما بدون درک معنی حقیقی آن آن روز معنی "معتذرا نادما" را درک کردم آه که چه بی خیالم من! و این گونه من افطار کردم اما نه روزه ام را بلکه خواب شیرینی را که در آن بودم اکنون در می یابم که علی در مناجاتش با معبود چه می گوید آنگاه که میگوید" اَسئَلُک الامان یوم یعرف المجرمون بسیماهم"پروردگار من می ترسم از آن لحظه که فریاد زنم خدا تومعبودمن بودی جواب بشنوم مگر بارها نگفته بودم"افلا تعقلون"،"افلا تذکرون"،"افلایتدبرون" تو همه ی اینها را شنیدی اما با گوش بسته شنیدی، در آن ساعت و لحظه وای بر من... عجب خواب شیرینی است این دنیاو عجیب در خواب شیرین و سنگینی فرو رفته ام پس کی خدا چرا بیدار نمی شوم؟! این خواب با رؤیاهای پوچالیش چه لذت بخش است و فریبنده و من چه در خسران عظیمی هستم حال با تمام وجودم در یافتم (اللهی و ربی من لی غیرک)چرا اینگونه فراموشکارم... می ترسم هوشیار گردم اما کی!روزی که امتحانم پایان یافته و زمان نتیجه گیری است وای بر من از چنین بیدارشدنی... خدای مهربان من ای که بندگانت را فراموش نمی کنی و چگونه آنها بی انصافانه فراموشت می کنند با دلی سرشار از اندوه و رویی شرمسار به واسطه ی نافرمانیم رو به سوی تو کرده ام مهربانا مرا از این همه غفلت نجات بخش خداوندا هوشیارم کن تا دریابم سخنان مولایم را در مناجاتش که می گوید "اللهم انی اَسئَلُک الامان یوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلاو اَسئَلُک الامان یوم یعرف المجرمون بسیماهم و اَسئَلُک الامان یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه و لهم سوء الدارو..." [ جمعه 87/6/22 ] [ 11:50 عصر ] [ parande ]
[ نظر ]
باز امشب حق صدایم کرده است وارد مهمان سرایم کرده است با همه نقصی که در من بوده است باز هم او دعوتم بنموده است میهمانی شد شروع ای عاشقان نور حق کرده طلوع ای عاشقان باز معشوق سفره داری می کند دعوت از عبد فراری می کند حلول ماه رمضان مبارک التماس دعا..... [ سه شنبه 87/6/12 ] [ 9:53 صبح ] [ parande ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  نگارا روز و شب در بند آنم که از یادت دمی غافل نمانم نمی خواهم ولی از روی عادت به غفلت نامت آید بر زبانم خدایا از کرم دستوریم ده که گویم نام تو جانی فشانم |
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |
